انقلاب اسلامی ایران یکی از مهمترین حوادثی است که دربستر تاریخ اتفاق افتاد که منشا آن ایمان به خداوند و رهبر آن یک رهبر دینی بود.در این انفلاب نه یک گروه و یا حزب تشکیلاتی منظم، بلکه متن اصلی آن همه اقشارمومن و معتقد به روحانیت بودند. عامل عمده پیروزی هم همین بود که عموم مردم در اینانقلاب نقش داشتند. بر اساس اسلامی خواهی و پایه مبانی دینی که تداعی کننده انقلابهای پیامبرانی است که نوعا عموم مردم حامی آن بودند نه خواص جامعه. دین ما دیناجتماعی است و همواره روحانیت با مردم بوده و مردم نیز همیشه گوش به فرمان روحانیبودند و یک عمر تقوای علمای ما این جا جواب داد که توانستند خیل عظیم مردم را بهصحنه بیاورند.
صداقتی که در گفتار و رفتار رهبر دینی آن که امامخمینی-رحمهالله-بود دیده شده؛ در هیچ رهبر دینی دیده نشده است؛ همین افتخار او در رسالتایجاد انقلابی شد که به درستی مدیریت آن را به عهده گرفت که همه عالم از عظمت اویاد می کنند؛ به گونه ای بود که دشمنان نیز در تعریف او خساست نشان ندادند. عاملگسترش انقلاب اسلامی و صدور آن به همه کشورها همین صداقتی بود که در تشریح انقلاباسلامی توسط دانشمندان و خواص هر جامعه ای صورت گرفت. دشمنی های دشمنان نیز خودعامل معرفی کار عظیم امام خمینی-رحمه الله–شد عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
امامخمینی-رحمه الله- اولین کسی بود که هزینه آن را با شهادت فرزندش و زندانی شدن خودو تبعید به ترکیه و عراق، به مدت 15 سال پرداخت و رنج های فراوان جسمی و روحیکه در این راه متحمل شدند؛ لذا مردم می دانستندکه امام به دنبال حکومت نیست؛ بلکه به دنبال اجرای اسلام بود که این نیز یکی ازعواملی بود که خداوند به او توفیق تشکیل حکومت اسلامی را داد. امام در سال 41 بهشاه سفارش کرد که مطیع امریکا نباشد؛ بلکه به دین اسلام عمل کند. در سال 57 کهدیگر امیدی به شاه نبود، تصمیم قاطع برآن گرفتند که شاه را از ایران اخراج کنند.
من و شما نیزبه اندازه تلاشمان برای خدا می توانیم در هدایت جامعه نقش آفرین باشیم. پیامبراننیز به اندازه ظرفیت معنوی که خود برای خود ایجاد کردند وسعت رسالت داشته و هدایتگر مردم بودند. خداوند همیشه عاقلترین و خوش اخلاق ترین فرد را برای رسالت انتخابمی کرد. از این جهت می گویم که دایره وسعت انقلاب ایران که حتی بیداری اسلامی رادر کشورهای دیگر ایجاد کرده است نشان دهنده عظمت اخلاص این مرد بزرگ بوده است.
در روایت امام کاظم- علیه السلام - است که می فرماید:
رَجلُُُ ُمِن اَهلِ، قُم یَدعُو االنَاسَ اِلَیالحَقِ، یَجتَمِِعُ مَعَهُ قَوم، کَزُبُرِالحَدِیدِ، لَا تَزلُهُمُ الرِیَاحُالعَوَاصِفُ، وَ لَا یَمِلُونَ مِنَ الحَربِ، وَ لَا یَجبِنُونَ، وَ عَلَی اللهِیَتَوکَلُونَ وَ العَاقِبَهُ لِلمُتِقین.
مردی از اهل قم قیام می کند و مردم را به حق دعوت مینماید. بر محور او مردمی همچون پاره های آهن جمع می شوند. تند بادهای حوادث آنهارا حرکت نمی دهد. و از جنگ خسته نمی شوند و نمی ترسند. وبر خدا توکل می کنند. و عاقبت برای متقین است.[1]
این روایت میگوید که مردی از قم مردم را به حق دعوت می کند که عظمت کار امام را بیان می کند،که همین عامل باعث اعتماد مردم شده و ماننده پاره های آهن شدند؛ چرا که امام باعمل خالصانه خود ایمان را در قلب مردم ایجاد کرده و سبب مقاومت ملت ایران شده اند.این انقلاب به دلیل خلوصنیت امام امت واسلامی خواهی امت امام، آن قدر مهم است که پیامبر اسلام و ائمه اطهار به آنپرداخته اند و روایات در این خصوص نشانگر اهمیت آن است؛ چون ائمه انسان هایینبودند که به هر مطلب غیر مهمی بپردازند و فکر مردم را به آن مشغول کنند. در روشائمه همیشه اولویت ها مهم بوده. به این دلیل تا زمانی که حقیقت توحید و اسلام بهمردم تعلیم داده نشده به علوم دیگر، مثل پزشگی، نجوم، شیمی و امثال نمی پرداختند؛چرا که باعث می شد مردم از اسلام منحرف شده و اولویت ها درجه اول اسلام مغفولبماند. در عین حال برای اثبات علم خود در همه زمینه ها به طور پراکنده صحبت کردهاند؛ تا به مردم بفهمانند، علم ما کان و ما یکون در نزد ما است.
پیامبر اسلام در رابطه با بهره ایرانی ها از اسلام میفرماید:
اَعظَمُ النَاسِ نَصِیبَا فِی اِلاسلَامِ اَهلُفَارسِ.
نصیب و بهره ایرانی ها در اسلام از همه ملت های دیگر،بزرگتر است.[2]
این روایت حق محور ایرانی ها را ثابت می کند ونشان می دهد که عامل به قرآن هستند که می فرمابد:
اَلَذِینَیَستَمِعُونَ القَولَ وَ یَتَبِعُونَ اَحسَنَهُ. وَ اُولئِکَالَذِینَ هَدَیهُمُ اللَهُ وَ اولئِکَ هُماُولُو الالبَابِ[3]
همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنهاپیروی می کنند، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند.
در یک روایت دیگر وارد شده که امام می فرماید:
خداوند اسلامرا بر عرب نازل کرد تا عرب آن را بپذیرد. و الا اگر بر عجم نازل می کرد عرب آن رانمی پذیرفت.
در حدیث دیگری از پیامبر وارد شده است که می فرماید:
اَسعَدُ العَجَمِ بِالِاسلَامِاَهلُ فَارسِِِِ.
سعادتمند ترین عجم ها به اسلام ایرانیانهستند.[4]
در مورد پیشرفت ایرانیان در علم، ایمان و دینایرانیان پیامبر سه روایت دارد که می فرماید:
1-لَو کَانَ الاِیمَان معَلَقاً بِالثریَا لَاتَنَالُهُ العَرَبُ لَنَا لَهُ رجَالُُُُُُُُُُُُ ُمِن فَارسِ.
اگرگوهر ایمان به ستاره ثریا آویختهباشد که عرب به آن دست نیابد، هر آینه مردانی از ایران به آن دست می یابند.[5]
2-لَو کَانَ الدِین مُعَلَقًا بِالثرَیَالَتَنَاوَلَهُ اُنَاسُُ مِن اَبنَاءِ فَارسِ.
اگر میوه دین، به ستاره ثریا آویخته باشد، حتما مردمیاز فرزندان ایران زمین آن را می چینند.[6]
پیامبر در رابطه با علم ایرانیان می فرماید:
3-لَو کَانَ العِلمُ بِالثُرَیَا لَتَنَاوَلَهُرِجَالُ مِن فَارس.
اگر دانش و علم به ستاره ثریا آویخته باشد، هرآینهمردانی از ایران زمین به آن دست خواهند یازید.[7]
با توجه به روایات فراوانی که در خصوص ایرانیان وجوددارد و هم چنین آیات، به انسان این اطمینان را میدهد که اسلام ایرانیان حق هست وراه ایرانیان نیز مورد رضایت الهی است و رهبران ایران نیز به درستی راهنمائی کردند.مذهب شیعه نیز همان فرقه ای هستند بر اساس روایت پیامبر، اهل نجات می باشند.